سرامیک
در چـند هزار سال پیش برای تزیین بناها در روم قدیم و یونان باستان استفاده از نوعی کاشی به نام موزاییک یا سرامیک متداول بوده است.سرامیککاری قرار دادن موزاییکهای کوچک(قطعات سفالی،کاشی و...)به رنگهای مختلف در جوار یکدیگر و شـکل دادن بـه آنـها میباشد که در نتیجه آن نقشی بـه وجـود مـیآید. سرامیکی که امروزه در هنر کاشیکاری استفاده میشود با سرامیک مورد استفاده در ادوار گذشته تا حدودی متفاوت است و از ویژگیهای ممتازتری برخوردار است.و بیشتر برای پوششگـنبدها و تـزیینات سـاده و نوشتن کتیبهها به کار میرود.
کاشیکاران معاصر در ارتقاء سطح کـیفیت سـرامیک تا حدود زیادی به موفقیتهایی دست یافته و توانستهاند سرامیکی تولید کنند که در عین زیبایی و سبکی از درجه استحکام و مقاومت بالایی برخوردار بـاشد.مواد تشکیلدهندهی ایـن نـوع سرامیک خاک رس همراه با مذاب سنگهای آهنی است و اندازهای معمول آنکه در پوششهای گنبدی کاربرد زیادی دارد 20 در 10 سانتیمتر و ضخامت آن 5 میلیمتر است.رنگ معمول آن فیروزهای است که از قلع و سرب تهیه میشود.
به خاطر مواد آهنی مـوجود در سـرامیک بـه هنگام پخت بر اثر حرارت دارای انعطاف و قابل خم شدن است و اختلاف انـدازه پیـدا میکند. (قابلیت انقباض و انبساط دارد).درجه حرارت پخت سرامیک نسبت به کاشیهای خشتی هفترنگ و نره بیشتر بوده و بعد از پخـت حـالت شـیشه مانند دارد.علاوه بر مواد آهنی میزان حرارت در پخت،عاملی است که سبب میشود کشش آب در سـرامیک نـسبت بـه کاشی هفترنگ و نره کمتر باشد بهگونهای که اگر یک قطعه سرامیک و یک قطعه از کاشی هفترنگ را کـه هـرکدام 500 گـرم وزن داشته باشند در آب قرار دهیم بعد از بیرون آوردن از آب وزن سرامیک 550 گرم و وزن کاشی هفت رنگ یک کیلوگرم میشود.
در یک دههی اخـیر سـرامیک به خاطر ویژگیهایی مثل:مقاومت در مقابل جذب آب،ارزانی،سبکی،استحکام بالا و زیبایی در هنر کاشیکاری اهمیت فوق العـادهای یـافته و در پوشـشها به خصوص پوششهای گنبدی مناطق سردسیر جایگزین کاشی نره شده است.(کیانی، 1390)
توليدي كاشي و سراميك در ايران
در سالهاي اخير كارخانجات توليد كاشي و سراميك ديوار و كف زيادي در ايران ايجاد شده اند و تحول بزرگي در اين صنعت بوجود آمده است و همچنين در مورد توليد وسايل بهداشتي و ظروف چيني و كارخانه مقره سازي كه در ايران فعال مي باشند و توانسته اند ظرف سي سال اخير توليد كاشي و سراميك را ازتوليد كم و سنتي و نيمه صنعتي به حدود 70 ميليون متر مربع برسانند.
پختن كوزهها و كاشیها
برای پختن محصولات كوزه گر و كاشیساز انواع زیادی كوره (تنور ـ بریز ـ شاخور ـ قورن ـ داش ـ دم و داشت) وجود دارد . اندازه و ساختمان این كوره ها بستگی دارد به اندازه و سرشت سفالها . بزرگترین این كوره ها برای پختن (طبخ كردن) كَوَلهای چاه كن و كارهای سفالی سفالگر فتیله ساز است . هیزم را به كوره می اندازند و شعلهٔ آتش از زیر تاق كوره از در آتش وارد اتاق می شود و از یك رشته زنبورك های تاق كوره گذشته به اتاق كوره می رسد . شعله ها خوب پخش شده و از سفالها گذشته و به سوی تاق بالا رفته آنگاه به اطراف به سوی پنج یا شش سوراخ دودكشی بر می گردند و از آنجا خارج می شود . سوخت این كوره چار (خار) و به ویژه درمنه است ولی امروز نفت جای آن را گرفته است.
ساده ترین نوع كوره ها در گیلان موجود است . تاقی به شكل كندو كه بلندی آن ۷۵/۱ و قطر آن ۷۵/۲ متر است این كوره را تشكیل می دهد ، در ورودی به پهنای ۷۵/۰ متر در زیر و سوراخی به قطر ۳۰ سانتیمتر در بالای تاق قرار دارد . این كوره برای دیگهای سادهٔ دست ساز به نام گمج به كار می رفت . پس از اینكه كوره را می چیدند در ورودی را تیغه می كردند و از سه چهار دریچه ای كه در سطح زمین بود دائماً شاخهٔ چوب در آن می نهادند ، تا آتش و شعله پیوسته باشد . چون اینگونه سوخت در گیلان فراوان است كارآیی كم كوره زیاد اهمیت ندارد .
در شهرضا كه یكی از مراكز سفالسازی نزدیك اصفهان است كوره ها جور دیگری است . در آنجا دو اتاقك پخت دایره ای به نام فلكه كه هر كدام ۳ متر قطر و ۷۵/۳ متر بلندی دارند در كنار هم ساخته می شود . هر كدام از این اتاقها ، زیر كوره ای دارد و گازهای سوخته از آتش خانه (چال) كه در بیرون كوره است از میان سوراخ بزرگی كه در كف اتاق است گذشته وارد اتاق پخت می شود .
بام هر اتاق گنبدی است و سوراخی (حلقه ای) در وسط آنست كه قطرش ۷۰ سانتیمتر است . ویژگی عجیب این كوره اتاق بزرگی است كه روی دو اتاق پخت است و یك تاق بلندی در بالای آنهاست . این اتاق بالایی كه سر كوره ها نامیده می شود اتاق خشك كن است . گازهای سوخته شده كه از اتاق پخت بر می خیزد از میان سفالهای چیده شده گذاشته و سرانجام از طریق دودكشی كه در اتاق خشك كن است به خارج می رود .
وقتی كه یكی از كوره ها را می چینند شاگرد ظرفهای خشك شده را از اتاق سر كوره و از میان سوراخ تاق اتاق پخت به استاد خود كه در اتاق پخت است می دهد . تهی كردن كوره آسان است جلو هر اتاق پخت را كه به هنگام آتش كردن ، تیغه كرده بودند باز كرده و كالاهای پخته شده را از آنجا به خارج می برند . هر اتـاق به نوبت آتش می شود و پخت ۴۸ سـاعت طـول می كشد ، در صورتی كه در این مدت اتاق دوم خشك شده است . پیش از اینكه یكی از اتاقها آتش شود لوحهٔ بزرگ پخته شده گلی روی سوراخی كه در سقف اتاق دیگر است قرار می دهند تا اینكه سفالهایی كه در آن هست خنك شود و آتش اتاق دیگر به آن اثر نكند .
در بیدخت خراسان كورهٔ تقریباً امروزی با هواكش زیر وجود دارد . كورهٔ این شهرستان اتاق چهارگوشی است با تاق ضربی كه چاه آتشخانه در پهلوی آن قرار دارد . آتش در پایین كوره سوخته و هوای لازم را از هواكش زیر زمینی می گیرد . هیزم و بوته را از در شاخگاه كه در دیوار كوره است توی چال می ریزند . دیوارهای روبروی آتشگاه در حدود ۱۲ سوراخ در كف دارد كه به چندین دودكش (موری) كه در دیوار آن ساخته شده منتهی می شود . یعنی گازهای سوخته شده نخست از سفالهای چیده شده گذشته به سوی تاق ضربی می رود و سپس به ناچار به سوی كف اتاق می آیند تا از دودكشها بتوانند خارج شوند . سرعت گازهای سوخته شده در اثر این كار كم می شود و حرارت قابلی بدست می آید .
اما عادیترین كورهٔ سفالسازان همانند كورهٔ آجرپزهاست منتها خیلی كوچكتر . كوره های سفالهای ظریفتر در كنارهٔ اتاق سوخت خود ، سوراخ هوا (در هوا) دارند تا سوخت بهتر انجام گیرد و آن را بتوان تحت نظارت و نظم در آورد یعنی بسته به موقعیت و نیازمندی سفالها بشود هوای اكسید كننده و یا هوای احیا كننده ایجاد كرد.
ابوالقاسم كاشی می نویسد كه در زمان وی كوره ها دارای طبقه بندی متعددی بودند كه از گذاشتن و لوحه های سفالی بر روی میخهای گلی ایجاد شده بودند . كوزه گران امروزی نیز برای پختن سفالهای مرغوبتر ، آنها را روی این طاقچه ها قرار می دهند . این كوره ها به جای بوته هایی كه كوره آجرسازی مصرف می كند ، چوب ، به ویژه چوب بادام وحشی و بید به كار می بردند . ابوالقاسم اضافه می كند كه پوست هیزم را می كندند كه دود نكند و این كار را سفالسازان اصفهان نیز قبل از اینكه كوره ها را نفتی كنند انجام می دادند.
صنعت كاشی و سرامیك قدیمیترین ساخته دست بشر
صنعت كاشی و سرامیك از قدیمیترین ساختههای دست بشر میباشد. فراوانی مواد اولیه و سهولت ساخت تولید باعث شده است تا اشیاء سفالین از قدیمیترین یافتهها از انسانهای نخستین میباشد
تولید صنایع سرامیكی تا سال ۱۳۳۹ به صورت دستی در كشورمان رواج داشت. در این سال با افتتاح كارخانه كاشی ایرانا، تولید كاشی ماشینی به صورت صنعتی و با ماشینآلات و تجهیزات جدید شروع شد.
سابقه تاریخی، ذخایر كم نظیر مواد اولیه، بازار گسترده و مناسب داخلی و وجود نیروی انسانی ماهر سبب رشد و توسعه این صنعت در ایران شد به طوری كه در ۴۵ سال گذشته با سرمایهگذاری دو میلیارد دلاری بخش دولتی و خصوصی، ظرفیت تولید از نیازهای داخلی فراتر رفته و بازار داخلی را اشباع كرده است.
تا پایان سال ۱۳۷۹، صنعت كاشی و سرامیك ایران با رشد معقول و متوازن، ظرفیت خود را تا مرز ۸۰ میلیون مترمربع در سال رساند. این صنعت در فاصله سالهای ۱۳۵۸-۷۹ با متوسط رشد ۸/۲ درصدی در جایگاه مناسب و مطلوبی قرار داشت و علاوه بر تامین نیازهای داخلی به صادرات نیز پرداخت. با آغاز دهه هشتاد به دلیل تسهیلات دولتی، اعتبارات صندوق ذخیره ارزی، صدور موافقت اصولی، پرداخت تسهیلات بانكی و اقبال سرمایه گذاران این صنعت رشد زیادی را تجربه كرد.
اما با آغاز دهه هشتاد با رشد سریع صنعت كاشی و سرامیك همراه بود ولی دیری نپایید كه در نیمه دوم سال ۱۳۸۲، با بحران بازار عرضه مواجه شد، پر شدن انبارها، تعطیلی مقطعی برخی از كارخانه ها، صادرات زیر قیمت تمام شده و كاهش متوسط سودآوری این صنعت از جمله عواقب كوتاه مدت این بحران به شمار میرود. پیشبینی میشود این بحران حداقل تا سال ۱۳۹۰ ادامه خواهد یافت و بدیهی است تنها شركتهایی میتوانند پیروز این میدان باشند كه توانایی تحمل یك دهه بحران را داشته باشند. كارشناسان و مسئولان دلیل افزایش بی رویه تولید كاشی و سرامیك درداخل كشور را صدور بی رویه مجوز ایجاد واحدهای تولیدی میدانند و میگویند تنها راهحل این مشكل ظرفیتسازی برای بازارهای صادراتی است كه این امر از طریق نوآوری و روی آوردن به سبكهای جدید و الهام گرفتن از هنر و فرهنگ ایرانی امكانپذیر است.
یكی دیگر از اقدامات مسئولان برای جلوگیری از افزایش بی رویه ظرفیت تولید در این بخش دادن مجوز به واحدهایی است كه محصول جدید روانه بازار میكنند ویا بیشتر برای فعالیت صادراتی برنامهریزی كردهاند. صنعت كاشی و سرامیك در بخش صنایع ساختمانی از لحاظ میزان سرمایهگذاری، ارزش تولیدات و اشتغالزایی بعد از صنعت سیمان در رتبه دوم قرار دارد و این جایگاه نیاز به حمایت و توجه بسیار مسئولان دارد..
وضعیت ایران در تولید كاشی و سرامیك
ایران تاكنون در رده نهم بزرگترین تولیدكنندگان كاشی و سرامیك جهان جای داشته است. حمایت دولت، بانكها و سودآوری زیاد سالهای گذشته را میتوان از دلایل گسترش این صنعت دانست. میزان تولید در سالهای گذشته افزایش یافته ولی رشد ظرفیت تولید بسیار بالا بوده است. البته همانطور كه فاصله ظرفیت تولید و تولید افزایش یافته در سالهای اخیر مازاد تولید نیز به شدت بیشتر شده و پیشبینی میشود علاوه بر مازاد تولید از لحاظ استانداردهای تولید نیز كارخانه های ایران در وضع مناسبی قرار ندارند، هیچ یك از استانداردهای صنعت كاشی و سرامیك ایران مانند میزان تولید سرانه، انرژی مصرفی، هزینه های تعمیر و نگهداری، مقدار ضایعات، مقدار نیروی كار با استانداردهای رایج دنیا تطابقی ندارد.
بدیهی است چنین محصولاتی از شرایط لازم برای ورود به بازار جهانی برخوردار نیستند. از این رو نخستین شرط گام نهادن به بازارهای جهانی كسب گواهی كیفیت جهانی است.
●وضعیت بازار كاشی و سرامیك در ایران
نگاهی به بازار داخلی نشان میدهد كه ساختار حاكم بر بازار كنونی این صنعت از نوع رقابت انحصاری است. این نوع ساختار به آن معنی است كه در بازار هم رقابت وجود دارد و هم انحصار، بازار از آن جهت رقابتی است كه هم تعداد تولیدكنندگان و هم مصرفكنندگان زیاد است و از سوی دیگر بین تولیدكنندگان نیز رقابت وجود دارد. اما انحصار صنعت كاشی و سرامیك ایران ناشی از جایگاه ویژه هر یك از تولیدكنندگان در بازار و همچنین بازارهای انحصاری برخی از تولیدكنندگان است. به سبب عرضه بیش از حد بازار كاشی و سرامیك دچار مشكلاتی شده است و این مشكلات ساختاری است و در كوتاه مدت از بین نمیرود. بررسی تقاضا نیز نشان میدهد كه تقاضای این محصول دارای ثبات قابل توجهی است و افت قیمت، كاهش سودآوری و از بین رفتن رشد و پویایی این صنعت تنها به دلیل مازاد عرضه ایجاد شده است. نحوه تامین تقاضا یكی دیگر از مشكلات موجود در این صنعت است. به رغم بالا بودن میزان عرضه محصولات توسط كارخانههای داخلی با آزاد شدن واردات از سال ۱۳۸۰ محصولات وارداتی با كیفیت بهتر و قیمت پایینتر بخشی از بازار داخلی را به خود اختصاص دادند.
●وضعیت صادرات كاشی و سرامیك
همانطور كه آمار تولید و مصرف كاشی و سرامیك در ایران نشان میدهد اكنون بازار داخلی اشباع شده و از سوی دیگر نبود توان رقابت در بازارهای برون مرزی به دلیل قیمت تمام شده بالا، مسائل حمل و نقل، بسته بندی باعث شده تا بخشی از ظرفیت این صنایع بدون استفاده بماند. در این شرایط هرگونه توسعه سرمایه گذاری در این بخش جز با دید صادراتی خطایی بزرگ محسوب میشود. بنابراین ورود به بازارهای جهانی مستلزم شرایطی است كه برخی از آنها عبارتند از:
۱) افزایش كیفیت و كسب گواهی های كیفیت جهانی
۲) لزوم كاهش قیمت و همچنین كاهش قیمت تمام شده تا سطح قیمتهای بین المللی
۳) افزایش مقیاس تولید به منظور كاهش قیمت تمام شده
۴) تلاش برای كاهش موانع گمركی و تعرفه های كشورهای موردنظر
به رغم ضرورت صادرات برای تداوم حیات صنعت كاشی و سرامیك ایران، متاسفانه رشد صادرات چندان مطلوب نیست و شركتها همه تلاش خود را برای تصاحب بازارهای داخلی به كار بسته اند. پیشبینی می شود امسال این صنعت ۱۸۵ میلیون مترمربع مازاد تولید داشته باشد كه از این میزان ۱۰ میلیون مترمربع كاشی از ایران صادر خواهد شد.